در هوا و کوی دوست ، حال ویرانی نکوست
ای خراباتی بدان ،
نو شدن دلخواه اوست
گر که با سنگی زند ، شبشه ای را بشکند
بار دیگر نو کند ، خلق مینا کار اوست
بسته بودم بر زمین ، بنده سودا ، غمین
او مرا از من برید ، درک آزادی نکوست
هر که بر کویش رود ، وصل بر مویش شود
خود سرش را میدهد ، بر سر جادوی دوست
کوچ...
ما را در سایت کوچ دنبال می کنید
برچسب : نو شدن,نو شدن اندر بقا,نو شدن حالها,نو شدن سال,نو شدن طبیعت,نو شدن انسان,نو شدن سازمان,بهار نو شدن,اغاز نو شدن,بوی نو شدن می آید, نویسنده : ehasannazemf بازدید : 271 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 5:19