عشق تو آنم ربود ، سر به سرم در سجود
شعله به جانم کشید ، وحدت اندر وجود
من که به خوابم ولی ، چشم تو بی خواب بود
هر که به دامت نشست ، تشنه و بی تاب بود
کشته این ماجرا ، عقل به بازی گرفت
تا که به دامش رسد ، در طلب ناب بود
شاهد غیبم رسید ، گفت مشو نا امید
راه خرابات عشق ، آتش و هم آب بود
کوچ...
ما را در سایت کوچ دنبال می کنید
برچسب : چشم بیمار تو شد,چشم بیمار تو را دیدم,چشم بیمار تو را دیدم و, نویسنده : ehasannazemf بازدید : 256 تاريخ : سه شنبه 16 آذر 1395 ساعت: 11:04