تا که با عشق تو همراه و هم آوازه شدم نای مطرب شدم و ساکن میخانه شدم چون ندانست که در وادی بی غم ، غم نیست غم ندانست جه سان عاشق و دیوانه شدم من که در خواب تو بودم همه عمر و همه جا بر سر دار چه زیباست ببین عاشق بیدار شدم حال چشمی که خمارست به خمًار سپارم دیگر من که با چشم تو دیدم ، خالی از انکار شدم بخوانید, ...ادامه مطلب