چو هوای کو و وصلش همه در نماز دارمو غلام عشق گشتم، چه جز او نیاز دارمنگذار خواجه ما را ، سر این سجده به خواهشخبری ز شمع رویش ، به شبم نیاز دارممگر آن خمار مستی که به شوق داده بودیبه دو غفلتم فنا شد ، که قفس نیاز دارمبه طرب گشوده ام پر، تو بیا مرا رها کنکه دگر نمانده باشم ، چو به او نیاز دارم,چو عضوی به درد اورد روزگار,چو عضوی به درد اورد ...ادامه مطلب
گر مرا مستانه می خوانی بیاگر سری دیوانه می خواهی بیاگر که با جان ربنا را گفته ایسر به دار عشق و قربانی بیابند تن زندان ابرار من استگر رها از بند و زندانی بیاپر زدم با شوق رویش بی هواگفت بنگر گرکه سیمرغی و وحدانی بیا,وحدانیت خداوند,وحدانیت خداوند ج,وحدانیت الله,وحدانیت خدا,وحدانیت و اوصاف خداوند,وحدانیت الله ج,وحدانی رضا,وحدانی معنی,وحدانی نیا,حسین وحدانی ...ادامه مطلب